حاج خانم؛ داستان کوتاهی از زندگی شهید غفوریان
داستان کوتاه «حاجخانم» بهیاد امدادگر شهید، حمیدرضا غفوریان؛ مرکز خیریه «فاطمیه» مثل همیشه شلوغ بود؛ یک ساختمان دوطبقه که حیاطی کوچک هم در مقابل آن قرار داشت. افراد خیّر و نوعدوست برای کمک میآمدند؛ هرکمکی که از دستشان برمیآمد، دریغ نمیکردند. بعضیها وجه نقدی میپرداختند، برخی اقلام خوراکی یا پوشاک و وسایل ضروری میآوردند و عدهای هم در بستهبندی اجناس یا بردن آنها به درِ خانههای افراد نیازمند کمک میکردند. اینجا شاید خیلی بزرگ نبود اما فضایی صمیمانه و بیریا داشت. درطبقه پایین آشپزخانهای به چشم میخورد که همیشه در آن بساط چای مهیا بود. بیشتر این زنان بودند که...