نمره 20؛ داستان کوتاهی از زندگی شهید اسدی
نمره 20؛ براساس زندگی امدادگر شهید علی اکبر اسدی: کنار سنگر نشسته بودند؛ نور کمرمق فانوس نفتی که گاهی با وزش باد پتپت میکرد، هالهای نارنجیرنگ در فضا ایجاد کرده بود. چندتایی از رزمندهها بادگیرهای آبیرنگی به تن داشتند؛ بقیه اورکتهای خاکیرنگ پوشیده بودند. علی هم کلاهخود نظامی برسر داشت و پیراهن خاکیرنگی و فانوسقه سبزرنگی برکمر بسته بود. او در حال ضدعفونی کردن و پانسمان زخم بازوی یکی از سربازان بود و همزمان به مداحی رزمندهها گوش میکرد. یکی از آنها که تسبیح سبزرنگی در دست داشت، شروع به نوحهخوانی کرده بود و بقیه سینه میزدند و با صدایشان...